سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
حَی عَلی الصَلاة

جستجو در وبلاگ



در اين وبلاگ
در كل اينترنت

پیوندهای روزانه
خوراک وبلاگ


با اضافه کردن خوراک ما به خبرخوان خود بدون مراجعه به وبلاگ از آخرین مطالب ما باخبر شوید.
امکانات جانبی

Powered By LoxBlog.COM

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 6
بازدید کل : 25219
تعداد مطالب : 27
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->


آگهی و تبلیغ رایگان - نیازمندی های نوین تجارت
تبلیغات

موضوع: ( <-PostCategory-> ) | تاريخ ارسال: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,

 نماز زيباترين جلوه نيايش با پروردگار

مقدمه

نمازعالي ترين واساسي ترين رشته الفت و عامل محبت بين بندگان و حضرت حق است. نماز، نور دل وصفاي قلب وروح جان وسلامت روان وفروغ ذات عباد صالح خداست.

فرهنگ نماز، مجموعه حقايق ومعارفي است كه بشر در گذرگاه حيات مي آموزد تا به نيروي ايمان وجهاد از پايگاه با توجه به اين كه نماز ستون دين مي باشد و اولين فريضه اي است كه بعد از بعثت رسول اكرم به ايشان آموزش داده شده و بارها و بارها در روايات واحاديث وآيات بر اهميت آن تاكيد شده است.اما هميشه درعمل مظلوم وكم اهميت به شمار آمده است.

در اين تحقيق تلاش شده به بعضي از زواياي نماز اشاراتي هر چند كوچك شود تا هر آنچه كه تا امروز در مورد نماز فراگرفته ايم مجددا يادآوري شود.
با آرزوي آن كه اين چند صفحه ناچيز بتواند تا حدي از دين بزرگ ما نسبت به نماز بكاهد هر چند كه بزرگترين روش براي اداي دين برپا كردن صف هاي طويل نماز جمعت در تمام دنيا و خواندن آن به خالصانه ترين صورت مي باشد.
نماز واجب و فرضيه اي بزرگ است.

وجوب نماز يكي از ضروريات دين مقدس اسلام، فريضه اي بزرگ و وظيفه اي سنگين در اين آيين پاك است.

منكر آن از دين خارج و به اتفاق دانشمندان اسلامي كافر است.

و تارك آن ،با اعتراف به وجودش بايد تعزير شود. به علاوه ، اگر منكر وجوب آن،مرد، واصولا مسلمان بوده باشد به اين معنا كه انعقاد نطفه اش در حال اسلام پدر و مادر ، و يا يكي از آنها شده باشد كه در اصطلاح او را مرتد فطري مي خوانند بايد كشته شود. واگر اين چنين نبوده بلكه خود اسلام اختيار كرده كه در اين صورت اگر منكر وجوب نماز شد اصطلاحا وي را مرتد ملي مي نامند از او توبه مي خواهند اگر توبه كرد كه هيچ و اگر حاضر به توبه نشد بايد او را كشت. و اگر زن مسلمان در هر صورت منكر وجوب نماز شود البته از او توبه مي خواهند اگر توبه كرد كه خوب واگر توبه نكرد زندانش مي كنند و در زندان بر او سخت مي گيرند تا توبه كند و اگر باز توبه نكرد به همين حال در زندان مي ماند تا بميرد. اما كسي كه نماز نكند ولي اقرار به وجوب آن داشته باشد تعزيرش مي كنند يعني او را مقداري شلاق مي زنند. اگر نمازش را خواند كه كاري با او ندارد واگرباز نماز را ترك كرد براي دومين بار شلاقش مي زنند واگر در اين مرتبه هم نماز نخواند، به فتواي بعضي از فقها بايد او را كشت و به فتواي بعضي ديگر در اين مرتبه نيز شلاق مي خورد اگر سر به راه نشد و باز گستاخي نمود و نماز را ترك كرد در اين دفعه مسلم است كه بايد كشته شود. و اين اختلاف ناشي از اختلاف روايات، مدارك اين حكم است كه در كتابهاي فقهي استدلالي مشروحا بيان شده است چند آيه از قرآن مجيد در اين باره مي نگاريم:
«البته نماز بر مومنان به طور حتم فرض و واجب شده »(سوره النساء آيه 104)
«نماز را بپاي دار ،زيرا نماز-نمازگزار را- از كار زشت وناپسند باز مي دارد» سوره (العنكبوت آيه44)

«محافظت داشته باشيد بر نمازها خصوصا نماز ميانه» (سوره البقره آيه 240)

نماز عمود دين وفرضيه نخستين

در همان لحظه اي كه بعثت پيامبر گرامي (ص) آغاز شد ، نماز فرض و واجب شد. جبرئيل امين به امر خدا آن را به رسول اكرم(ص) در حالي كه هنوز هيچ يك از فرايض ديني به عنوان فرضيه ووظيفه واجب نشده بود. نخستين نماز آن حضرت ،نماز ظهر بود كه در دامنه كوهي در مكه همراه حضرت علي (ع) به جماعت خواندند.
(بحار –ج18-ص196)

نماز عصر آن روز را در خانه به همراه خديجه (س) به جماعت خوانند وبعد از مدتي، روزي حضرت ابوطالب با پسرش جعفر به هنگام نماز به خانه پيامبر آمدند. ديدند آن حضرت با حضرت علي(ع) و خديجه(س) نماز مي خوانند. ابوطالب به پسرش جعفر گفت: بايست و با پسر عمويت پيغمبر(ص) نماز بخوان. جعفر هم در كنار برادر خويش علي بن ابي طالب(ع) ايستاد و به جماعت نماز خواند.
هر كه اسلام مي آورد نخستين فرضيه واول وظيفه اي كه بر او عرضه مي شد و او را به آن تكليف مي كردند همانا نماز بوده و البته هميشه اين طور بوده وفعلا هم هست. رسول اكرم (ص) فرمود:

«روز قيامت كه بپا مي شود و بندگان را براي محاسبه مي خوانند ابتدا از نمازش پرسش مي كنند و بازجويي مي نمايند اگر درست بودكه خوب واگر درست نبود او را به دوزخ مي برند»

«ملازم نماز باشيد، ملازم نماز باشيد، زيرا نماز ستون دين شما است»
(بحار –ج82-ص 222)

آيا ضرورت وعذري مجوز ترك نمازم ميشود؟

هر مسلمان كه به بلوغ شرعي رسيده است مكلف به نماز است يعني نماز فرض وواجب است و هيچ ضرورت و عذري مجوز ترك نماز نمي شود و در هر حال به هر شكل نماز بايد خوانده شود.مگر در دوحالت براي زنها يعني در اين حالت نبايد نماز بخوانند. يكي در حال حيض وايام عادت (رگل) و ديگري در چند روزي كه از زايمان زن مي گذرد. كه البته شرح و تفصيل آن در رساله هاي عمليه بيان شده است.
علاوه بر آن نماز يك فرضيه واجب هست و به هر حال و شكلي بايد خوانده شود. روايات زيادي وجود دارد كه آدابي را براي هر چه بهتر خواندن نماز پيش نهاد مي كند.مانند : در هنگام شنيدن اذان دست از كار بكشيم. و به خواندن نماز بپردازيم. قبل از نماز مسواك بزنيم، بهترين لباس خود را بپوشيم، لباسمان پاك و پاكيزه باشد، لباسمان را معطر كنيم. به خصوص زن ها باز نيت آلات خود نماز بخوانند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«دو ركعت نماز با بوي خوش بهتر و افضل است از هفتاد ركعت نماز بدون بوي خوش»
(وسائل الشيعه- ج3-ص316)

« ادامه مطلب »

نویسنده پست: محمد نادری


برچسب‌ها: <-TagName->
موضوع: ( <-PostCategory-> ) | تاريخ ارسال: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,

اثر تربیتی نماز

تهیه و تنظیم : سیمین پورنقی باهوش،   کارشناس تربیت بدنی شهر تهران

مقدمه

همان بندگان خاصی که در نماز، به حقیقت یاد خدا بودند و در روابط و مناسبات اجتماعی نیز زیباترین و لطیف ترین توجه را به نیازها و دردهای مردم، مبذول داشتند. شاید حدیث زیر بیانگر چنین توجهی باشد که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:
«وقتی کسی در نماز پیشوای مردم شد، نماز را سبک گیرد که در میان کسان، کوچک و بزرگ و بیمار و ناتوان و حاجتمند هست و هر وقت برای خود نماز گزارد هر چه خواهد طول دهد[۱]».
تلقین ارزشها
باطن و ظاهر آدمی، دو جلوه از یک حقیقت واحدند و تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. به گونه ای که نیات و انگیزه های درونی، در موردی بر رفتار ظاهری وی تجلی یافته و رفتارهای ظاهری نیز متقابلاً به دورن پررمز و راز روان انسان نفوذ می کند و به تدریج شخصیت او را متحول می نماید. در تبیین رابطه باطن و ظاهر، استناد به کلام امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ مفید و راهگشا به نظر می رسد ایشان می فرمایند:
«و بدان برای هر ظاهر و آشکاری، برابر آن، باطن و پنهانی است، پس آنچه را ظاهر نیکو باشد، باطنش هم نیکوست و آنچه را ظاهرش زشت و بد باشد، باطنش نیز زشت و ناپاک است[۲]».
انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست و ارتباطی معنادار میان این دو جنبه وجودی(ظاهر و باطن) او برقرار است و کشف چنین رابطه ای، برای ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار و شخصیتش، ضروری به نظر می رسد. از جمله این موارد می توان به«تلقین» اشاره نمود. تلقین به معنای افکندن، فهماندن، مطلبی را به کسی گفتن و کسی را وادار به گفتن کلامی کردن می باشد. اگر آدمی مطلبی را به نفس خود القا، نماید، از روش«تلقین به نفس» استفاده نموده است و این یکی از روشهای تکوین اخلاقیات می باشد. علامه طباطبایی ـ رحمه الله علیه ـ در بیان شیوه های ایجاد ملکات اخلاقی می نویسند:
«و همچنین هر صفت دیگری که بخواهی از خود دور کنی، و یا در خود ایجاد کنی، راه اولش تلقین علمی و راه دومش تکرار عملی است[۳]».
روش علمی تلقین به نفس بر این مبنا استوار است که آدمی، صفت مطلوبی را که منظور وی می باشد در قالب یک جمله کوتاه خبری و مثبت نظیر«من فردی شجاع هستم». قرار داده و در زمان خاصی که از لحاظ بدنی، در وضعیت آسوده ای می باشد و از نظر روانی نیز تمرکز لازم را داراست، چنین جمله ای را چندین بار، به خود تلقین می کند و در طول روز یا شب آن را تکرار می نماید، با تداوم چنین عملی در روزهای بعد به تدریج چنین ویژگی اخلاقی در روح و روان او رسوخ می کند. لازم به ذکر است که میزان رسوخ و نفوذ این خصوصیت در روان آدمی، بستگی به میزان تکرار و انجام تلقین دارد.
حال می توان رابطه نماز و تلقین ارزشها را اینگونه تبیین نمود. نماز، خود نوعی ذکر است.
امام راحل در شرح حدیث جنود عقل و جهل، مطلبی مشتمل بر ارتباط تلقین آیات به قلب و نتایج حسنه آن ذکر می نمایند:
«پس از آن که دل را برای ذکر خدا و قرآن شریف مهیا نمود، آیات توحید و اذکار شریفه توحید و تنزیه را با حضور قلب و حال طهارت تلقین قلب کند به این معنی که قلب را چون طفلی فرض کند که زبان ندارد و می خواهد او را به زبان آورد، چنانچه آن جا یک کلمه را تکرار کند و به دهان طفل گذارد تا او یاد گیرد، همین طور کلمه توحید را با طمأنینه و حضور قلب، باید انسان تلقین قلب کند و به دل بخواند تا زبان قلب باز شود و اگر وقتی چون اواخر شب یا بین الطلوعین، بعد از فریضه صبح برای این کار اختصاص دهد خیلی بهتر است[۴]».
ایفای مسؤولیت الهی
از وظائف انسان در پیشگاه خداوند، انجام فرائض الهی به ویژه نماز است. نماز در میان همه اعمال عبادی، جایگاه خاصی دارد و از آن به«ستون دین» تعبیر شده است. در برخی روایات آمده است که:
«اگر نماز قبول شد، سایر اعمال نیز قبول می شود و اگر نماز، پذیرفته نشد، سایر اعمال هم پذیرفته نخواهد شد[۵]».
شناخت دقیق وظیفه و چگونگی انجام آن، زمینه موفقیت آدمی را فراهم می کند. در پاره ای از عبادات و اعمال، به لحاظ اهمیت والایی که برای برخی از آنها ذکر شده است، حق خاصی را متوجه انسان می کند و نماز از این جمله است.
حضرت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در رساله حقوق خویش، دهمین حق را به نماز اختصاص داده و می فرمایند:
«در مورد حق نماز، باید بدانی که این عمل به منزله آماده شدن برای دیدار و سخن گفتن با خدای آفریننده است و تو در آن حال در برابر خدا ایستاده ای اگر توجه به این مطلب داشته باشی رعایت کمال ادب را خواهی کرد و قلب خود را با بیم و امید و اظهار محبت در برابر کمال مطلق متوجه او خواهی کرد.
با آرامش و مراقبت و توجه کامل، با او به راز و نیاز و گفتگو می پردازی، به وسیله نماز و درخواست عفو و آمرزش و اصلاح خویش، از غبار غفلت و تقصیر و گناهانی که ممکن است ترا به هلاکت و بدبختی بکشاند، پاکیزه خواهی شد و برای حسن انجام تکالیف، جز خدا پناهگاهی نیست[۶]».
رابطه ایفای مسئولیت الهی و روان آدمی، اینگونه قابل تبیین است که هر نوع عمل یا رفتاری که بیانگر موفقیت در انجام وظیفه باشد، تأثیری در روح و روان او دارد و این تأثیر جنبه مثبت داشته و مجموع اینگونه تأثیرات، به مرور زمان، موجب رضایت خاطر وی می شود به ویژه اگر انجام وظیفه در قبال ذات اقدس الهی باشد.

« ادامه مطلب »

نویسنده پست: محمد نادری


برچسب‌ها: <-TagName->
موضوع: ( <-PostCategory-> ) | تاريخ ارسال: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,

معناى عرفانى نماز

تهيه: توسط محمد نادری

نـمـاز, ابراز پرستش و عبادت مخصوصى است كه بنده در پیشگاه خداانـجـام مى دهد. نماز, جزء جدایى ناپذیر همه شرایع الهى بوده ودر هـر دیـنـى به صورتى خاص وجود داشته است; چنان كه خداوند درقرآن فرموده:

 

(ان الصلوه كانت على المومنین كتابا موقوتا).1

 

معناى واژگانى نماز

نـماز كه در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسیارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبریك و تمجید است و چون اصل وریـشـه این عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چیزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند. و بعضى گفته اند: (صلاه)مـشـتـق از كلمه (صلاء) است كه به معناى آتش برافروخته است و ازایـن جـهـت بـه این عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زیرا كسى كه نمازبـخـواند, خود را به وسیله این عبادت و بندگى از آتش برافروختهالهى دور مى سازد.2

 

معناى عرفانى نماز

بعضى از بزرگان نیز صلاه را از (تصلیه) مشتق دانسته اند; به اینمـعـنا كه عرب هنگامى كه مى خواست چوب كج را راست كند آن را بهآتـش نـزدیك كرده, در معرض حرارت قرار مى داد و به آن تصلیه مىگـفـتـنـد. با توجه به این معنا گویى نمازگزار وقتى به نماز مىایـسـتد و توجه به مبدا اعلا پیدا مى كند به واسطه حرارتى كه دراثر حركت صعودى و نزدیك شدن به كانون حقیقت معنوى در نفسش حاصلمـى شـود, قـدرت پـیـدا مى كند كج رفتارى هاى نفس را كه بر اثرتـوجـه بـه غـیـر خـدا و مـیـل به باطل پیدا شده, راست و تعدیلنماید.3

 

جایگاه نماز در اسلام

نماز در فروع دین جایگاه ویژه و بلندى دارد و پس از مسئله ولایتاز هـمـه مهم تر است. نماز, بهترین وسیله براى قرب به پروردگارمتعال مى باشد; چنان كه بعضى روایات گویاى این حقیقت است.* معاویه بن وهب گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم بالاترین و محبوبتـریـن چـیـزى كـه سبب مى شود بندگان به وسیله آن به خدا نزدیكشـونـد چـیـست؟ حضرت فرمود: (ما اعلم شیئا بعد المعرفه افضل منهـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چیزى را از این نماز برتر نمىدانم.)4

* امـام صـادق(ع) فرمود: (احب الاعمال الى الله عزوجل الصلاه وهىآخـر وصایا الانبیاء; محبوب ترین اعمال در پیشگاه الهى نماز استكـه آخـریـن سـفـارش پیامبران است).5 در اهمیت نماز همین بس كهپیامبر اكرم(ص) از آن به عنوان ستون دین تعبیر فرموده است.6

بـا تـوجـه به این كه امسال به تدبیر مقام معظم رهبرى سال امامخـمـیـنـى(ره) نـام گـذارى شـده است, سخنانى از آن احیاگر بزرگانـدیـشه اسلامى در عصر حاضر درباره اهمیت نماز و نقش سازنده آننقل مى كنیم.

امـام خـمـینى (قدس سره) فرمود: (این نمازهاى پنج گانه كه عموددیـن و پـایـه مـحكم ایمان است و در اسلام چیزى بعد از ایمان بهاهـمـیـت آن نـیـسـت, بـعد از توجهات نوریه باطنیه و صور غیبیهمـلكوتیه, كه غیر از حق تعالى و خاصان درگاه او كسى نداند, یكىاز جـهـات مـهـمـه كه در آن هست این تكرار تذكر حق ـ با آداب واوضـاع الهى كه در آن منظور گردیده است ـ رابطه انسان را با حقتـعـالـى و عـوالـم غیبیه محكم مى كند, و ملكه خضوع لله در قلبایـجـاد كند, و شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محكم كند بهطورى كه با هیچ چیز از آن زایل نشود.)7

 

« ادامه مطلب »

نویسنده پست: محمد نادری


برچسب‌ها: <-TagName->
موضوع: ( <-PostCategory-> ) | تاريخ ارسال: سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,

شیعه امامیه همواره در اصول و فروع دین، به عترت پاك رسول خدا وابسته بوده و هرگز در طول تاریخ از آنان جدا نشده است، و در تمام امور دین جز به ائمه اهلبیت "ع" اعتماد نكرده است. شیعیان اهل بیت عصمت از زمان امام علی"ع" تاكنون، همواره بر روش و سیره و تعالیم ائمه "ع" كه همان سیره و سنت نبیّ مكرّم اسلام است، مقید و ملزم بوده اند.[1]
 

« ادامه مطلب »

نویسنده پست: محمد نادری


برچسب‌ها: <-TagName->
موضوع: ( <-PostCategory-> ) | تاريخ ارسال: سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,

"به نام یگانه معبود من"

من نماز می خوانم چون...

من نماز می خونم چون پر پروازم به سوی عرش الاهی است.من کوچکم،کودکم،اما می دانم که باید بخوانم تا در آسمان قلبم اوج بگیرم،بخوانم تا ابری باشم،تا بر دریای دلم ببارم،بخوانم تا نماز دوایی باشد رای درد مشکلاتم.

« ادامه مطلب »

نویسنده پست: محمد نادری


برچسب‌ها: <-TagName->
موضوع: ( <-PostCategory-> ) | تاريخ ارسال: سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,

 
 

آرامش دل
تا حالا شده تو خیابون یا توي پارک بچه ای را ببینید که گم شده و به دنبال مادرش می گرده و وقتي که به کمک مردم مادرش را پیدا مي‏كنه در آغوش مادرش مي‏پره و آرام می‏شه. ما آدم‏ها هم مثل کودک گمشده‏ای هستیم كه در طول زندگی به دنبال کسی یا چیزی می گردیم که با آن آرامش پیدا کنیم. اون چیز نمی تواند پول، مقام، قدرت، زیبائی و....باشد، چون بعضي از آدم اينها را دارند، اما باز هم آرامش ندارند و همیشه مضطرب و نگران هستند.

« ادامه مطلب »

نویسنده پست: محمد نادری


برچسب‌ها: <-TagName->
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
معرفی وبلاگ
نویسندگان
آرشیو مطالب